گلونی

لر بلاگ

گلونی

لر بلاگ

آشنایی با پدر فرهنگ و هنر لرستان


پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۴
آشنایی با پدر فرهنگ و هنر لرستان

لرستان - «حمید ایزدپناه» از آغازگران و معماران نسل نخستِ پژوهشگران لرستانی است که اداره‌کل فرهنگ و هنر لرستان از سوی وی بنیان‌گذاری و علاوه بر کشف کتیبه‌های غار «میرملاس» و «دوشه» انجمن‌های مختلف فرهنگی و هنری را در این استان تشکیل داد.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سال ۱۳۱۲ خورشیدی، میرزاقاسم ایزدپناه، صاحب فرزند پسری شد که نام او را «حمید» گذاشت که ۴ دهه بعد، بنیان‌گذار اداره‌کل فرهنگ و هنر لرستان و از آغازگران و معماران نسل نخستِ پژوهشگران لرستانی شد.

حمید ایزدپناه نویسنده‌، پژوهشگر و شاعر لرستانی متخلص به «صفای لرستانی» در دوران کودکی پدر و مادر خود را از دست داد، با مرگ پدر و مادر، به خانه عمویش رفت و در کنار عموزادگانش بزرگ شد.

وی از همان دوران تحصیلات ابتدایی وارد حوزه علمیه خرم‌آباد شد. مسجد جامع خرم‌آباد، مکان ساختمان حوزه علمیه این شهر بود و نخستین دوره تحصیلات حوزوی را نزد حاج‌آقا احمد طاهری آموخت و به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت. اشتیاقش به ادامه تحصیل سبب شد در دبیرستان ثبت نام کند. با این‌که چند وقتی در ادامه تحصیلش وقفه ایجاد شد؛ اما دوران دبیرستان را با شرکت در امتحانات متفرقه ششم متوسطه در تهران از سر گذراند و موفق به دریافت دیپلم در در رشته ادبی شد.

بعد از دریافت گواهی‌نامه دیپلمش دبیر دبیرستان شد. به موازات تدریس در دبیرستان به تحصیل ادامه داد. سپس با پذیرفته شدن در دانشکده معقول و منقول (معارف و الهیات) به دریافت دانشنامه لیسانس در رشته فرهنگ اسلامی از این دانشکده نائل شد و از نخستین تحصیل‌کردگان دانشگاهی بود که کارشناسی معقول و منقول را از دانشگاه تهران اخذ کرد.

جریان‌سازی ایزدپناه در حوزه تاریخ، فرهنگ و ادبیات لرستان

حوزه پژوهشگری ایزدپناه، در زمینه‌های تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات لرستان از تنوع و تعدد برخوردار است و آثاری قابل ارجاع برای همه محققان جوان و علاقه‌مندان به لرستان‌پژوهی است و از شخصیت‌های اثرگذار و جریان‌ساز در حوزه تاریخ، فرهنگ و ادبیات لرستان به شمار می‌رود.

حمید ایزدپناه، در کنار کتاب‌ها و آثار محلِ تأمل و قابل ارجاع برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به تاریخ، فرهنگِ مردم، هنر و ادبیات عامه، به نوشتن و نگارش مقالاتی متنوع و متعدد در حوزه‌های گوناگون از جمله: نوروز در لرستان، عروسی و سوگواری در روستاهای لرستان، مهرپرستی و آثار مهرپرستی در لرستان، انگیزه و احساس در موسیقی، ترانه و شعر لری، خاندان برسقیان در لرستان، اهل حق و گویش لکی، جمع‌خانه و تنبورنوازی پیروان اهل حق در لرستان، نقاشی‌های پیش از تاریخ در غارهای لرستان، نسب‌نامه جابری‌ها و انصاری‌ها، زاگرس، گاه‌شماری اهل حق، قبر انوشه‌روان و مردم‌شناسیِ الشتر پرداخته است.

ایزدپناه؛ موسس موزه مردم‌شناسی لرستان

وی بنیان‌گذار و مؤسس موزه مردم‌شناسی لرستان است و منشأ خدماتی نیز در حوزه سینما، تئاتر و به ویژه موسیقی بوده است و برخی آثارش، هم‌چون رساله «فرهنگ لری» را با استاد منوچهر ستوده گرفته است.

ایزدپناه از طریق استاد ستوده با هیئت باستان‌شناسی و تحقیقات آشنا می‌شود. وی بعدتر با دیدن گزارشی که دانشگاه «رایتس» راجع به پیش از تاریخ و جنوب غربی ایران دارد، که در آن اشاراتی هم به پیشینه باستان‌شناسی لرستان می‌کند، انگیزه‌هایش برای به دست آوردن اطلاعات در باره لرستان دوچندان می‌شود.

چاپ نخستین «فرهنگ لری» در سال ۱۳۴۲

ایزدپناه، آرام‌آرام با جمع‌آوری واژه‌ها و کلمات از مردان و زنان کهن‌سال و فیش‌نویسی از این واژه‌ها و گردآوری‌اشان در جعبه‌های فیش آن‌زمان، به یادداشت‌برداری از ضرب‌المثل‌ها و داستان‌ها در کنار واژه‌ها پرداخت. حاصل کارش آماده تدوین شده بود، که روزی گروهی از طرف مرکزِ مردم‌شناسی به لرستان آمدند، و ایزدپناه کارِ «فرهنگ لری» را نشانشان می‌دهد. آن‌ها با تأکید بر چاپ کتاب، موجبات دل‌گرمی ایزدپناه را فراهم کردند.

آمدن این هیئت اعزامی سبب شد تا ایزدپناه سر از انجمن فرهنگی ایران باستان درآورد، که متعلق به زرتشتیان بود، بهرام فره‌وشی با دیدن فرهنگ لری، مقدمات چاپ آن را فراهم کرده و با تأیید و تصویب انجمنِ فرهنگی ایران باستان، فرهنگ لری به چاپ می‌رسد. فرهنگ لری، سال ۴۲ و ۴۳ چاپ شد و سال ۶۱ توسط نشر آگاه چاپ مجدد (چاپ دوم) شد. چاپ سوم آن هم در سال ۸۱ توسط نشر اساطیر به بازار کتاب آمد.

ایزدپناه، از سال ۶۰ به بعد هم در کار گردآوری «فرهنگ لکی» برآمد. راولینسون، زبان لری را بازمانده زبان فارسیِ لریِ ساسانی می‌داند و معتقد است زبان لکی بازمانده زبان پهلوی است.
فرهنگ لری، سومین یا چهارمین فرهنگ بومی ایران بود که چاپ شد؛ نخستین فرهنگی که چاپ شده‌است؛ فرهنگ «به‌دینان» است. فرهنگ مازندران هم دومین فرهنگ ایرانی است که دکتر ستوده نوشته است.

ایزدپناه، با دعوتِ «انجمن آثار ملی» در سال ۱۳۴۶ به نوشتن مقالاتی راجع به کتیبه‌ها و سنگ‌نوشته‌ها و آثار باستانی شهر خرم‌آباد می‌پردازد؛ کتیبه «زیدبن علی»، که به خط کوفی بود و کتیبه؛ «پل کشکان» را در مجله «یغما» چاپ می‌کند. در روزنامه «راهنمای کتاب» نیز مقاله می‌نویسد. در همین زمان با درآمد و سرمایه اندک خود، که از قبل قسط نخستِ حق‌التألیفِ «فرهنگ لری» دریافت کرده بود، یک دوربین عکاسی تهیه می‌کند تا از کتیبه‌ها و دیگر آثار باستانی هم‌چون؛ امام‌زاده‌ها، سنگ قبرها و…عکس بگیرد.

کشف کتیبه‌های غار میرملاس توسط ایزدپناه
اتفاق بزرگ برای حمید ایزدپناه زمانی افتاد که به طور تصادفی نقاشی‌های غارهایِ؛ «دوشه» و «میرملاس» را کشف کرد؛ یکی از روزهای سال ۴۶ که میهمان حمیدخان خسروی از بزرگ‌مردان کوهدشت بود، که به واسطه یکی از بستگان وی، که جوانی شکارچی بود و نقاشی‌ها را هنگام گشت‌وگذار و شکار دیده بود و برای ایزدپناه ماجرای تصاویری را که بر جداره غارهای منقوش دیده بود، تعریف می‌کند.

ایزدپناه، تا صبح که در معیت آن جوان به دیدن نقاشی‌ها می‌رود، از شوق و اشتیاق دیدن آن تصاویر، بی‌قرار و بی‌تاب است. فردای آن غروب پراضطراب وقتی به درون غار می‌روند، ایزدپناه در ناگهانی‌ترین لحظه تماشای حیرت‌آور نقاشی‌ها نزدیک بود قالب تهی کرده و پس بیفتد. در اشتیاقی شگفت، چونان ثانیه‌های پرجذبه‌ای که نیوتن جاذبه را با پرتاب کردن آن سیب به هوا و پایین آمدن دوباره به زمین کشف کرد و هروله کنان می‌رفت و می‌گفت: یافتم یافتم و در پوست خود نمی‌گنجید.

ایزدپناه جریان نقاشی‌ها را که به اطلاع انجمن آثار ملی می‌رساند، دکتر مصطفوی از اعضای انجمن ایران‌شناسی و آثار ملی ایزدپناه را تأکید به خویشتن‌داری کرده، که درباره نقاشی‌ها به کسی چیزی نگوید تا آن‌ها کارشان را انجام بدهند.

بعد هم که آمدند و نقاشی‌ها به نام ایزدپناه ثبت جهانی و در سطح دنیا نام لرستان طنین‌انداز شد. این مصادف است با چاپ کتاب «فرهنگ لُری» و در مرکز هم به این نتیجه رسیدند، که لرستان با توجه به ظرفیت‌هایش، به‌ویژه پس از کشف تصاویر منقوش در غارهایِ؛ «دوشه» و «میرملاس» و گزارش‌های انجمن آثار ملی، نیازمند به آن است که یک نفر آدم که زمینه و ظرفیت کار کردن را داشته باشد، پیدا کنند و مسئولیت اداره فرهنگ و هنر لرستان را به او بسپارند.

ایزدپناه که معلم بود و کتابِ «فرهنگ لری» اش هم هم‌زمان با آن ایام چاپ شده بود و با انجمن آثار ملی هم ارتباط برقرار کرده بود و مقالاتی هم در زمینه کتیبه‌ها و آثار باستانی لرستان چاپ کرده بود و کشفیات غارهای منقوشِ «میرملاس» و «دوشه» را هم به اطلاع مرکز رسانده بود، بهترین گزینه و انتخابشان بود.

ایزدپناه اولین مدیرکل فرهنگ و هنر لرستان شد

اداره‌ی فرهنگ و هنری که وجود خارجی نداشت و دنبال متولی می‌گشتند برایش، و این شد که ایزدپناه اولین مدیرکل فرهنگ و هنر لرستان شد. حالا باید جایی، مکانی برای اداره‌کلِ نوپا و مدیرکلش پیدا می‌کردند. سرانجام در فرمانداری کل، یک اتاق انباری برای جناب مدیرکل خالی کردند. اداره‌ای که حتی یک ریال هم اعتبار نداشت، پا به عرصه گذاشت.

ایزدپناه، با همان اتاق انباری کارش آغاز کرد و در اولین قدم، صندلی‌های کهنه و اسقاطیِ فرمانداریِ کل را بیرون ریختند تا جا برای یک میز و چند صندلی اداره تازه تأسیس مهیا شود. بعد هم یک کمد- فایل برای بایگانی به اتاق آوردند. ایزدپناه با لابی و چانه‌زنی و قدرت رابطه‌گیری‌اش، رفته‌رفته اعتباری اندک برای اداره نوپایش تأمین می‌کرد.

تابلوی اداره تازه تأسیس فرهنگ و هنر بر پیشانی اتاق انباری فرماندای کل نصب شد. اعتبارات هم اندک‌اندک، از این‌جا و آن‌جا و با رایزنی ایزدپناه تأمین می‌شد، تا رسید به سال ۱۳۴۹ که اداره فرهنگ و هنر دیگر برای خودش صاحب ردیف اعتبار شده بود و با منظور نمودن اعتبار، صاحب ساختمانی هم شد و تا پایان سال ۱۳۵۷ به مدت ۹ سال و ۶ ماه مدیر کل این نهاد بود. (از سال ۱۳۵۹ فرهنگ و هنر به ۲ شاخه فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی تفکیک شد)

ایزدپناه با تأمین اعتبارات اولیه، اولین قدم را در زمینه موسیقی و تئاتر برداشت. به دنبال موسیقی و تئاتر، جلسات شعر و ادب هم در کتاب‌خانه پارک شهر به راه افتاد و نخستین شب شعر هم در این کتاب‌خانه کوچک برگزار شد.

توجه ویژه ایزدپناه به حوزه موسیقی لرستان

حسین شیدایی، مسعود رایگان، یدالله مرادی و…هنرمندان تئاتری بودند که برای همکاری به اداره فرهنگ و هنر دعوت شدند و گروه تئاتر با رهبری شیدایی، کارهایشان را روی صحنه بردند. به دنبال آن نخستین هسته گروه موسیقی هم شکل گرفت.

ایزدپناه در دوره صدارتش بر فرهنگ و هنر، بیش از هر رشته و فعالیت فرهنگی و هنری، به موسیقی توجه ویژه داشت و اولین اقدامش سامان‌دهیِ موسیقی بود. از اوایل سال ۴۱ نخستین برنامه‌ای را که به رادیو برد و اجرا کرد، موسیقی بود.

مرمت دژ «فلک‌الافلاک» توسط ایزدپناه

وی در پست تازه، گروه‌های موسیقی و تئاتر و انجمن شعر را در لرستان به وجود آورد و مهم‌تر آنکه دژ فلک‌الافلاک را که تا آن زمان در اختیار لشکر پنجم ارتش بود تحویل گرفت و مرمت اساسی کرد.

نقشی که ایزدپناه در شکل‌گیری و ساماندهیِ موسیقی لرستان داشته است بر همه اهالی موسیقی آشکار است. ایزدپناه تلاش کرد تا موسیقی بومی که موسیقی پایه‌ای و زیربنایی است، شکل و مفهوم روشن‌تری پیدا کند.

وی بیش از ١٤ سال ساکن پاریس بود و زمانی نیز به تدریس بخش‌های تاریخ ایران در برخی از دانشگاه‌های این کشور پرداخت.

کتاب‌ها و آثار استاد ایزدپناه عبارتند از:

۱- آهنگ‌ها و ترانه‌های لری. ناشر: کتاب‌فروشی محمدی خرم‌آباد ۱۳۴۳

۲- فرهنگ لری چاپ نخست – ناشر: انجمن فرهنگ ایران باستان‌، تهران ۱۳۴۵ چاپ دوم، انتشارات آگاه تهران وچاپ سوم: انتشارات اساطیر، تهران

۳- کتیبه‌های لرستان‌، چاپ فرهنگ و هنر لرستا ن

۴- آثار باستانی و تاریخی لرستان (دفتر نخست) ۱۳۵۰ ناشر: انجمن آثار ملی، تهران‌

۵- آثار باستانی و تاریخی لرستان (دفتر دوم)، انجمن آثار ملی‌، تهران ۱۳۵۲

۶- داستان‌ها و زبان‌زدهای لری و کتاب‌شناسی مثل‌های فارسی (از سده ششم تا کنون)، ناشر: انتشارات بلخ و بنیاد نیشاپور، تهران، ۱۳۶۲

۷- فرهنگ لکی‌، ناشر: موسسه فرهنگی جهانگیری، تهران ۱۳۶۷

۸- تاریخ جغرافیایی و اجتماعی لرستان (مقدمه‌ای بر آثار باستانی و تاریخی لرستان) ناشر: انجمن آثار و مفاخر ملی آیران ۱۳۷۶

۹- شاعران در اندوه ایران‌، انتشارات توس‌، تهران ۱۳۶۰

۱۰- شاه‌نامه لکی ترجمه و تدوین، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۸۴

۱۱- لرستان در گذرگاه زمان و تاریخ‌، ناشر: انتشارات اساطیر، تهران

۱۲- چاپ دوم فرهنگ لکی، با دیباچه‌ای برای چاپ دوم، از انتشارات اساطیر، تهران، ۱۳۸۹

اردیبهشت ۱۳۹۴ دویست‌وپنجمین شب از «شب‌های بخارا» به بزرگداشت حمید ایزدپناه اختصاص پیدا کرد که علی دهباشی، کوروش کیانی هفت‌لنگ، ایرج کاظمی، جمشید کیان‌فر و عبدالکریم جربزه‌دار در این محفل سخنرانی و همچنین فرج علیپور و حشمت‌الله رجب‌زاده قطعاتی از موسیقی لُری را اجرا کردند. پیام منوچهر ستوده ایران‌شناس، جغرافی‌دان، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر ایرانی نیز به این مراسم توسط علی دهباشی قرائت شد.

ایزدپناه سه‌شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ در ۸۴ سالگی بر اثر ایست قلبی در پاریس درگذشت و پیکرش ٢٤ بهمن‌ماه به ایران انتقال داده شد و بنا بر وصیتش در زادگاهش خرم‌آباد که بسیار به آن علاقه‌مند بود به خاک سپرده شد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد